از طرف ديگر اگر ما مكانيك كوانتومي را براي مطالعه اجسام بسيار بزرگدر قلمرويي كه گرانش فرمانرواي بيچون و چرا است،بكار گيريم، چه خواهد شد؟بهديگر سخن اگر ما آنچه را كه نظريه نسبيت عام در باره گرانش ميگويد،در پرتو اصل عدم قطعيت بازنگري كنيم،چه اتفاقي خواهد افتاد؟
همانطور که گفتیم طبق اصل عدم قطعيتنميتوان با دقت مكان و سرعت يك ذره را همزمان اندازه گرفت. آيا اين بازنگري موجب تفاوت زيادي خواهد شد؟استفنهاوكينگ در اين زمينه به نتايج شگرفي دست يافته است.
سياهچالهها سياه نيستند: شرايط مرزي ممكن است به اين نتيجه منتهي شود كهمرزي وجود ندارد.
حالا كه از ضد و نقيضها گفتيميكي ديگر هم اضافه كنيم:
فضاي خالي، خالي نیست
نظريه نسبيت عام همچنين به مـــا ميگويد که وجود ماده يـــا انرژي سبب خميدگي يــا تابخوردن فضا-زمان ميشود. يك نمونه خميدگي آشناميشناسيم. خميدگي باريكههاي نور ستارگان دور هنگامي كه از نزديكي اجسام با جرم بزرگ نظير خورشيد ميگذرند.
اين دو موضوع را بهياد داشته باشيم:
1 -فضاي «خالي» از ذرات و پادذرات پر شده است. جمع كل انرژي آنها مقداري عظيم يا مقداري بينهايت از انرژي است.
2 - وجود اين انرژي باعث خميدگي فضا-زمان ميشود.
تركيب اين دو ايده ما را به اين نتيجه ميرساند که كل جهان ميبايستي در يك توپ كوچك پيچيده شده باشد. چنين چيزي روي نداده است. بدينسانموقعي كه از نظريههاي نسبيت عام و مكانيك كوانتومي توامان استفاده ميشود،پيشگويي آنها اشتباه محض است.
نسبيت عام و مكانيك كوانتومي هر دو نظريههاي فوقالعاده خوب و از موفقترين دستاوردهاي فيزيك در قرن گذشته هستند. از اين دو نظريه نهتنهابراي هدفهاي نظري بلكه براي بسياري كاربردهاي عملي،بهنحوي درخشان استفاده ميشود. با وجود اين اگر آنها را با هم در نظر بگيريم، نتیجه همانطور كه ديديم بينهايتها و بيمعني بودن است. نظريه همه چيز بايد بهنحوي اين بيمعنا بودن را حل كند.
دیدگاه سی. پی. اچ.
باز این نگرش سنتی به فیزیک است که مشکل ساز می شود. ما به یک نظریه نیاز داریم که دو مسئله را در این زمینه توضیح دهد. یکی انحنای فضا و دیگری نگرش کوانتومی به فضا-زمان و انباشت انرژی در فضا. از دیدگاه کوانتومی و بهره گیری از اصل عدم قطعیت به این نتیجه می رسیم که فضا از ماده و پاد ماده انباشته است. چرا توضیح جدیدی را برای انرژی در فضا جایگزین نگرش سنتی نکنیم؟
واقعیت این است که فضا از بار-رنگها (گراویتون) انباشته است که نیروی گرانشی را حمل می کنند. این بار-رنگها به دلیل خضیت بار-رنگی که دارند، با هم ترکیب می شوند و کوانتومهای انرژی را تولید می کنند. همین خواص بار-رنگی آنها است که بر پرتو نوری اثر گذاشته و مسیر آن را خمیده می کنند. اما میزان تاثیر آنها بر مسیر پرتو نوری، تابع چگالی آنها در فضا است. در اطراف اجرام بزرگ، چگالی بیشتر و در فضای بین ستارگان، چگالی کمتر است.
همچنین برای توضیح تولید ماده و پادماده در فضا از نیازی نیست که آن را در سایه اصل عدم قطعیت توجیه کنیم. بلکه می توانیم مستقیما به خواص بار-رنگها مراجعه کرده، هم انحنای فضا را توضیح دهیم و هم اینکه تولید ماده و پاده را.