در مقابل برتيانيا كه نقش رهبري قدرت پروتستان را در اختيار گرفت و از گسترش باروك رويگردان شد، كنسورهاي كاتوليك روي، طرح باروك را در سطوحي وراي خيال و افراط مورد استفاده قرار دادند. در نيمهي نخست قرن هيجدهم در اسپانيا، فرانسه، ايتاليا و دولتهاي اروپاي مركزي، نمايش وزير باروك به سبب تجزيه شكنندهي هر عنصري كه زمخت به نظر ميرسيد به تزئينات شلوغ در نما وجنبههاي بصري تظاهر گونه دگرگون شد. به نظر ميآيد موطن طبيعي روكوكو اسپانيا بوده است يعني سرزميني كه، معماري كلاسيك در خالصترين شكلهايش هرگز پديدهاي بيش از يك احساس سطحي پديد نياورد. هشتصد سال خلافت اسلامي سرانجام در1494 به پايان رسيد اما با اين حال ميراث تزئينات اعراب براي نوعي معماري را فريب پديد آورد. يك شيوهي رسمي كه توسط پادشاهان راهب در منزل هفدهم آغاز شده بود، در قرن هيجدهم رها شد و باروك طبيعي دوباره ظاهر شد براي نخستين مرتبه به سبب اقبال عمومي و گسترده تقويت شد. در ورود آسايشگاهي در مادريد (ل) به وسيله 1722 طراحي شده تقريباً پيشينهي منريست كلاسيك را در سطحي از سنگ حجاري شده در انبوهي از تزئينات متشكل از گلها،جواهرات، ميوهها، آبشارهايي از پرده و تعداد بيشماري ازجزئيات كلاسيك سنتي تغيير شكل داد. اين هنر تقريباً كلاسيك و شوريده و شلوغ مشتاقانه توسط تمدنهاي مغلوب سرخ پوستي در مركز و جنوب آمريكا كه با هنر بومي آنان به نحو شگفتآوري شباهت محتوايي داشت، جذب شد.
همچنان كه دولتهاي كوچك آلماني به تدريج وحشتجنگهاي سي ساله را فراموش ميكردند و اطرانيس آسايش و آزادي را تجربه ميكرد و تركها را از دروازههاي وين در 1683 عقب راندند، جامعهاي متعالي در اروپاي مركزي كه امپراطوران اسقفها و دوكهاي بزرگ براي شخصيت و هويت هنري با يكديگر رقابت ميكردند، پديد آمد. معماران محلي جانشين معماران ايتاليايي شدند و نوع روكوكوي ناحيهاي بسيار كامل پيرامون كليسا و كاخ توسعه يافت اين سبك چنان با تمايلات اهالي سازگار بود كه بصورت فعال به بخشي از هنر روزمرهي عامهي مردم تبديل گرديد. بناهاي بزرگ مانند زوينگر در درسن، محوطهاي تشريفاتي با فضاهاي ورودي مجلل (c) كه توسط پوپولمان در 1711 ساخته شده، از نمونههاي مشابه اسپانيايي خود ظريفتر و زيباتر هستند معماران جزئيات سنتي را جداي از يكديگر و اندكي فراتر از شكلهاي كلاسيك به كار برده و آنها را در تركيبي تازه از تزئيناتي جالب متشكل از منحنيها و منحنيها زوج، سايه روشنها و برجستگيها به كار بردهاند.
روكوكو اساً نوعي تزئينات بود كه در بهترين حالت با نوعي معماري تركيب ميشد و از آن ميشد براي اجزاي داخلي مبلمان و اشياء ساخته شده استفاده كرد و به اين شكل اساساً از طريق فرانسه راه خود را به معمار استوارتر بريتانيا گشود. چنان كه در سرستون (a) و (b) نشان ميدهند كه روكوكو با توجه به آزادي چشمگير و تقارن موردي واقعاً در طراحي كلاسيك از لحاظ تأثير نپذيرفتن از آرمانهاي معماري باستان متمايز و يگانه بوده است.