بيست و هشت عدد از ابنية دورة ايلخانان داراي گنبد هستند و تعدادي ديگر زماني گنبد داشتهاند كه باقي نمانده است. گنبدهاي موجود را ميتوان بسه طبقه تقسيم بندي نمود. 1)گنبد منفرد، 2)گنبد دو جدارة واقعي، 3)گنبد داخلي كه زير سقف مخروطي شكل يا گنبد چادري چند سطحه پنهان است. هر سه نوع باالا قبل از دورة ايلخانان در ايران مرسوم بوده است. نوع اول زاوية مستقيم گنبدهاي دورة ساساني است و نمونههاي بسياري از آن در ابنية دورة سلجوقي پيدا ميشود. واضحترين نمونة اصلي نوع دوم، مقبرة سلطان سنجر در مرو است (مورخ 1157م.) و معروفترين نمونة نوع سوم گنبد قابوس (مورخ 1007م.) ميباشد. هر يك از اينها محتاج توضيح مفصل است.
نوع1) يعني گنبد منفرد در شش ساختمان ديده ميشود كه روي اطاق مربع شكل يا هشت گوشي ساخته شده است. در شكل و محيط اين گنبدها تنوع قابل ملاحظه مشاهده ميشود. گنبد بزرگ مقبرة اولجايتو در سلطانيه كه با كمال دقت توسط آندره گودار مورد مطالعه قرار گرفته روي فضايي به عرض 5/24 متر قرار گرفته و پاية آن يك متر ضخامت دارد. مقطع آن تخم مرغي شكل است و پاية داخلي آن روي جرزهاي داراي پيشآمدگي تدريجي، كه هشت گوش اطاق را به دايره تبديل ميكند، قرار دارد. ضخامت قشر هر چه به راست نزديكتر ميشود كمتر ميگردد و كم شدن ضخامت به وسيلة يك سلسله پله صورت ميگيرد، ولي روي اين پلهها يك قشر نازك آجر ساخته شده، بطوريكه مقطع گنبد صاف به نظر ميرسد. روي سطح خارجي گنبد قطعاتي كه هنوز آجر لعابي نيلي دارند، ديده ميشود. گنبد مسجد جامع ورامين داراي مقطع مشابهي است با يك سلسله پله دور سطح خارجي و نشانهاي ديده نميشود از اينكه قشر فرعي براي هموار كردن مقطع ساخته شده باشد.
شبستان اصلي مسجد جامع اشترجان داراي گنبدي است كه سطح خارجي و داخلي آن موازي نيست. سطح داخلي بيضي شكل و سطح خارجي نوك تيز است. در اصفهان اطاق مقبرة دو منار در دشت گنبدي دارد كه مقطع آن بيضي نوك تيز است كه روي استوانة مدور بسيار بلند قرار گرفته است.
نوع2)، طاق دوجدارة واقعي در ده ساختمان ديده ميشود كه يا به روي اطاق مربع يا هشت گوش زده شده است. طاق مقبرة سلطان سنجر در مرو، در حدود 1157م، ظاهراً تنها نمونة اين نوع طاق در دورة قديمتر در ايران ميباشد و رسم طاق دوبر از قرار معلوم در ناحية شرقي ايران وجود نداشته است. به طور كلي، طاق داخلي نيمه كروي است و طاق خارجي مقطع شيبدارتر و نوك تيزتر دارد. در سه بنا طاق خارجي از بين رفته و طاق داخلي نمايان است.
در برج بسطام سطح خارجي گنبد داخلي خشن و ناصاف است و نيمرخ آن پله دار به نظر ميرسد در زيارت گنبد داخلي پهنتر از نيمكرة حقيقي است و آجر چيني آن پرتووار است. در رأس كالبد ضخامت گنبد به اندازه يك آجر است در طول گنبد داخلي، كه نمايان است، سطح داخلي آن نيمه كروي و سطح خارجي آن تقريباً نوك تيز است. سه ساختمان جنوب شرقي اصفهان يعني كاج دشتي، وازيران داراي گنبد داخلي نيمه كروي هستند و گنبد خارجي، كه روي استوانة بلندي ساخته شده، نوك تيز است.
نوع3)، گنبد كروي شكل داخلي و سقف مخروطي خارجي كه «گنبد چادري» نيز خوانده ميشود، در دوازده ساختمان وجود دارد كه گنبد داخلي روي اطاق مربع يا مدور يا هشت گوش يا ده گوش يا دوازده گوش زده شده است. عموماً تصور ميشود كه اين نوع گنبد سازي از چادرهاي سلطنتي اقوام بدوي اين قسمت از دنيا گرفته شده و چادرهاي مدور داراي سقف مخروطي، در ساختمانها تقليد شد و به شكل استوانة آجري كه سقف مخروطي آجري بود، درآمد.
در مورد مسئلة اساسي قرار دادن گنبد روي سطح مربع ساختمانهاي ايلخاني از طرحي كه در دورة سلجوقيان به كار ميرفت، استفاده كردند. نيم طاقها، كه در اطراف اطاق ساخته ميشد، پاية هشت گوشي گنبد را تشكيل ميدادند. وقتي قوس دروني سطح گنبد مماس با نقطة ميانة اضلاع هشت گوش بود، هر يك از زاويههاي هشت گوش در فضاي خالي آويزان ميماند. در بعضي از ساختمانها براي احتراز از اين امر يك محل انتقالي در بالاي هشت گوش ايجاد ميگرديد. اين محل يك شكل شانزده گوش بود كه به وسيلة همان تعداد طاق به وجود ميآمد و پايهاي براي گنبد تشكيل ميداد و پيشآمدگي گوشهها و زوايا را به حداقل تقليل ميداد . اين طريقه در مسجد جامع ورامين و گنبدهاي مسجد كاج و آزادان و اشترجان به كار رفته است.
در گنبدهاي دورة ايلخاني كوشش براي ازدياد عظمت و ابهت و يافتن راه حل تازه براي مسائل ساختماني آشكار است. اين دو مطلب به ترتيب مورد بحث قرار خواهد گرفت. در دورة ايلخانان سيستم گيند دوبر آجري به ناگهان تكميل گرديد، با وجود آنكه فقط يك نمونة موجود از اين نوع گنبدسازي از دوره قديمتر، يعني يكصد و پنجاه سال قبل، از نمونههاي مغول وجود دارد. گنبد دوبرآجري چگونه در معماري ايران مرسوم گرديد؟ چند احتمال را ميتوان در نظرگرفت: 1) از گنبدهاي دوبر چوبي عيناً تقليد شده، 2)گنبدهاي چوبي حفاظتي كه روي گنبدهاي معمولي ايران ساخته ميشد، از آجر ساخته شده است. 3) گنبد دو بر از طاق فانوسي، كه روي نقاط تقاطع در كليساهاي ارمني ساخته ميشد، الهام گرفته شد، 4) آنكه سقفهاي مخروطي يا چند ضعلي روي گنبدهاي داخلي مقابر تبديل يه گنبد آجري معمول گرديد، و 5) از قبة روي معابد آسياي مركزي و گنبدهاي دوبر آنها تقليد گرديده و از آجر ساخته شده است.
احتمال قوي ميرود كه گنبد دوبرآجري از گنبد چوبي تقليد گرديده و منشأ آن از مغرب ايران باد. از منابع تاريخي و ادبي و آثار باقيمانده چنين نتيجه گرفته ميشود كه قبه يا سقف گرد دوبر تما چوبي از خصوصيات برجستة آثار ساختماني مسيحي و دوران اولية اسلام در بيتالمقدس و دمشق و ساير نقاط بوده است. هرتسفلد Herzfeld معتقد است كه سيستم تير حمال و رگه اقتباس از فنون كشتي سازي اين نواحي ساحلي در معماري است. انتقال اين شكل و فن به ايران از ارشادات به گنبدهاي بزرگ چوبي در بغداد و نيشابور در دورة سلجوقيان آشكار ميگردد. اگر چه معلوم نيست اين گنبدها داراي يك قشر يا دو قشر بودهاند. در هر حال ميتوان باور كرد كه گنبد چوبي در ايران شهرت و رواج زياد نيافت. به علت آنكه اولاً طاق و گنبد آجري از سنت ديريت بود و ثانياً چوب و الوار در همة نقاط ايران به فراواني يافت نميشد.
از شواهد كلي به اين نتيجة غير قطعي ميرسيم كه دومين احتمالي فوق الذكر را قبول كنيم و آن اينكه در ايران در بعضي ابنيه گنيد چوبي روي گنبد آجري ساخته ميشد و بعدها اين گنبد خارجي چوبي به گنبد آجري تبديل گرديد. گنبد دو بر مقبرة سلان سنجر در مرو به سال 1157 م نسبت داده ميشود زيرا سنجر در آن سال وفات يافت. اين گنبد به وضوح يك شكل آزمايشي بوده، زيرا قشر خارجي بدون جهت به وسيلة دالانهايي قوس دار در دو طبقة بي تناسب، سبك گرديده است. در بعضي از ساختمانهاي دوره سلجوقي و ايلخاني كه گنبد داخلي خود را حفظ كردهاند، حلقة ضخيمي كه لبة بالاي آن ناتمام است، به دور پاية گنبد ساخته شده و محيط آن را قطع ميكند. ممكن است كه: 1) اين حلقه به شكلي ساخته ميشده است كه هيچ منظور ساختماني در برنداشته، 2) اين حلقه پاية گنبد خارجي چوب بوده است، 3) حلقه پاية گنبد خارجي آجري محسوب ميشده است. در مورد گنبد زيارتگاه دوازده امام يزد، كه از قديمترين آثار سلجوقي است، حلقة مزبور فقط به شكل اول يا دوم مورد استفاده واقع ميشده ات. اطاق هشت گوش گنبد كرمان، مرسوم به جبل سنگ، كه با ترديد به اواخر قرن دوازدهم نسبت داده ميشود، داراي گنبد داخلي است كه تا رأس آن تكميل نشده، ولي دور آن حلقهايست كه ممكن است براي گنبد خارجي چوبي يا آجري به كار ميرفته است. در هارونية طوس يك سوم گنبد خارجي در سمت پايين آن باقي مانده است. روي لبة بالايي حلقه پيشآمدگي مختصري ديده ميشود.
گنبد دوبر در ايران، كه در اين دوره آغاز شد و تا دورة تيموري و صفوي ادامه يافت، در اثر تركيب ملاحظات نمادي (سمبوليك) و زيبايي و عملي رواج يافت و مورد توجه واقع گرديد. از جهت نمادي، تحقيقات عالمانه اين نظريه را تقويت ميكند كه در دنياي حوزة مديترانه، گنبد وقتي مورد توجه واقع شد و در بالاي ساختمانهاي عظيم ساخته شد كه با جنبة تقدس بنا ارتباط پيدا كرد. در قرون اولية اسلام جنبة نمادي مشابهي وجود داشته، زيرا گنبدهاي بيشمار در بالاي مقابر و زيارتگاهها و مساجد ساخته ميشد. در ادبيان مسيحي اشارات متعددي به ارزش نمادي گنبد وجود دارد، ولي آثار فلاسفه و روحانيون عرب و ايراني كاملاً فاقد اشاره به جنبه نمادي گنبد يا هر خصوصيت ساختماني ديگر ميباشد. وقتي بني اميه و بني عباس در فلسطين و سوريه از ساختمانهاي ديني مسيحي طرز ساختن گنبد دو بر را اقتباس نمودند، جنبة تقدس آن را نيز پذيرفتند. «گنبد سنگي» مسلمانان، با قشر چوبي دو جدارة آن در نقطهاي در بيت المقدس ساخته شد كه براي مسلمانان و يهوديان و مسيحيان مقدس بود. در كاظمين، نزديك بغداد، مقبرة امام محمد باقر و امام موسي كاظم داراي گنبدهايي است كه از چوب ساج ساخته شده است. اين مقبرهها بعد از سال 834م. بنا شده است. در عالم اسلام گنبد علامت خاص قدرت روحاني و كشوري است. مثلاً در شهر مدور بغداد، كه در سال 766 م. به اتمام رسيد، ساختمان مركزي قصر منصور خليفه گنبد سبز رنگي داشت كه در بالاي تالار بار شاهي ساخته شده و يكصد و بيست پا بلندي آن بود. بعداً، در قرن دوازدهم، خليفة وقت در زير گنبد اصلي قصر «تاج» در بغداد از رعاياي خود سوگند وفاداري گرفت. روي بعضي از گنبدها، مانند گنبد مقبرة غازان خان كه تصوير آن در نسخ خطي موجود است، كتبية «خلدالله خلافته» ديده ميشود و نقش عمارات گنبد دار را كه جايگاه قدرت دنيوي و روحاني بودند، آشكار ميسازد.